امير محمدامير محمد، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره

میوه دلم

ششمين سالگرد ديدار مامان و بابا

1390/3/8 10:06
نویسنده : مامان
315 بازدید
اشتراک گذاری

سلام امير محمدم

الان كه دارم برات مي نويسم تو مهدي ، تولد آيدا جونه

niniweblog.com

مامانش براش جشن گرفته شما هم اونجا دعوتيد

پسر گلم 6سال پيش مامان و بابا اولين بار همديگه رو ديدن

امروز به همين مناسبت بابايي مي خواد يه جشن كوچولوي سه نفري بگيره

عجب روز بود پسرم، مامان كه اونموقه 24 سالش بود درسش تموم شده بود و اومده بود براي آزمون استخدامي

niniweblog.com

( البته با مامان جون اومده بودم ) صبح زود ساعت 5 رسيديم تهران خسته وكوفته از ميدون آزادي يه ماشين دربست گرفتيم اومديم سازمان ، اينجا درش بسته بود هنوز نگهبانها باز نكرده بودن ، يكي از اونا در رو برامون باز كرد ما هم منتظر مونديم كه كارمندا بيان ، البته امتحان من ساعت 15 بود ، تا بعدازظهر  توي سازمان مونديم تا من امتحانم رو بدم (ماماني خيلي خسته شد ) صبح بود كه بابايي رو اولين بار ديدم اومد جلو گفت شما با كي كار داريد ؟ منم گفتم براي آزمون استخدامي اومدم ديگه سر صحبت باز شد چندين بار ديگه اومد براي نهار به سلف دعوتمون كرد

niniweblog.com

شماره خونمون هم گرفت ،

به نيت اينكه بهم خبر بده كه چي شده ؟ و... 

 

اينم خاطره 3خرداد 1384 كه بيادماندنيه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان ابوالفضل
3 خرداد 90 10:54
سلام 3 تبریک ناب 1- روز مامانی مبارک 2- ششمین سالگرد آشنایی با آقای بابا مبارک 3- تولد آیدا جون مبارک
مامان ابوالفضل
3 خرداد 90 10:58
سلام3 تبریک ناب 1- روز مامانی مبارک 2- ششمین سالگرد آشنایی با آقای بابایی مبارک 3- تولد آیدا جون مبارک
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به میوه دلم می باشد